معنی فارسی indigitation

B1

به معنای جات و نشان دادن، به ویژه در زمینه اطلاعات.

The act of indicating or pointing out, especially regarding information.

example
معنی(example):

ایندگیتیشن داده‌ها برای وضوح بسیار حیاتی است.

مثال:

Indigitation of the data is crucial for clarity.

معنی(example):

ایندگیتیشن صحیح به جلوگیری از سوءتفاهم‌ها کمک می‌کند.

مثال:

Proper indigitation helps avoid misunderstandings.

معنی فارسی کلمه indigitation

: معنی indigitation به فارسی

به معنای جات و نشان دادن، به ویژه در زمینه اطلاعات.