معنی فارسی indimple
B1چینکی که در اثر قرار گرفتن چربی زیر پوست به وجود میآید و در زمانی که فرد لبخند میزند یا صحبت میکند مشخص میشود.
A small natural indentation in the flesh, especially in the chin or cheek, that appears when a person smiles.
- NOUN
example
معنی(example):
او وقتی میخندد یک چینک زیبا دارد.
مثال:
She has a cute indimple when she smiles.
معنی(example):
چینک روی گونهاش جذاب بود.
مثال:
The indimple on his cheek was charming.
معنی فارسی کلمه indimple
:چینکی که در اثر قرار گرفتن چربی زیر پوست به وجود میآید و در زمانی که فرد لبخند میزند یا صحبت میکند مشخص میشود.