معنی فارسی indiscrimination

B1

عدم توانایی یا تمایل به تفکیک یا تشخیص، به ویژه در قضاوت یا عمل.

Failure to recognize and differentiate between different individuals or things.

example
معنی(example):

عدم تفکیک در روش‌های استخدام می‌تواند به محیط‌های کار ناعادلانه منجر شود.

مثال:

Indiscrimination in hiring practices can lead to unfair work environments.

معنی(example):

عدم تفکیک در نظرات او بسیاری از مردم را آزرده خاطر کرد.

مثال:

The indiscrimination of his comments caused many people to feel offended.

معنی فارسی کلمه indiscrimination

: معنی indiscrimination به فارسی

عدم توانایی یا تمایل به تفکیک یا تشخیص، به ویژه در قضاوت یا عمل.