معنی فارسی indivisim

B1

مفهومی که به وضعیت یا کیفیت غیر قابل تقسیم بودن یا تمامیت اشاره دارد.

A concept relating to the idea of oneness or wholeness.

example
معنی(example):

اندیویسیم یک مفهوم است که به تمامیت اشاره دارد.

مثال:

Indivisim is a concept that implies wholeness.

معنی(example):

فلسفه اندیویسیم بر وحدت تأکید دارد.

مثال:

The philosophy of indivisim emphasizes unity.

معنی فارسی کلمه indivisim

:

مفهومی که به وضعیت یا کیفیت غیر قابل تقسیم بودن یا تمامیت اشاره دارد.