معنی فارسی indrape
B2پوشاندن یا زینت دادن به چیزی با پارچه.
To drape or cover something, often with fabric.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند اتاق را برای مهمانی پردهپوش کنند.
مثال:
They decided to indrape the room for the party.
معنی(example):
شما میتوانید مبلمان را برای محافظت از گرد و غبار پردهپوش کنید.
مثال:
You can indrape the furniture to protect it from dust.
معنی فارسی کلمه indrape
:پوشاندن یا زینت دادن به چیزی با پارچه.