معنی فارسی induceable
B1قابل تحریک، قابلیت تحت تاثیر قرار گرفتن یا تحریک شدن.
Able to be induced or brought about.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک استعداد قابل تحریک در موسیقی دارد.
مثال:
He has an induceable talent for music.
معنی(example):
این سرویس برای مشتریان قابل تحریک ارائه میشود.
مثال:
The service is offer to induceable clients.
معنی فارسی کلمه induceable
:قابل تحریک، قابلیت تحت تاثیر قرار گرفتن یا تحریک شدن.