معنی فارسی inductively

B2

به‌صورت استنتاجی به معنی استفاده از مشاهده‌های خاص برای تولید نظریه‌های عمومی است.

In a manner of reasoning that involves deriving generalizations from specific observations.

example
معنی(example):

دانش‌آموزان یاد گرفتند که هنگام حل مسائل ریاضی به‌صورت استنتاجی فکر کنند و الگوها را شناسایی کنند.

مثال:

The students learned to think inductively when solving math problems by noticing patterns.

معنی(example):

استدلال استنتاجی به دانشمندان این امکان را می‌دهد که فرضیه‌هایی را بر اساس مشاهدات خود شکل دهند.

مثال:

Inductively reasoning allows scientists to formulate hypotheses based on their observations.

معنی فارسی کلمه inductively

:

به‌صورت استنتاجی به معنی استفاده از مشاهده‌های خاص برای تولید نظریه‌های عمومی است.