معنی فارسی induration

B1

سخت شدن، به معنی افزایش سختی یا استحکام بافت به دلیل آسیب یا التهاب.

The process of becoming hard or hardened.

example
معنی(example):

سخت شدن بافت نشانه‌ای از التهاب مزمن بود.

مثال:

The induration of the tissue was a sign of chronic inflammation.

معنی(example):

سخت شدن می‌تواند در پاسخ به آسیب‌های مکرر رخ دهد.

مثال:

Induration can occur in response to repeated injury.

معنی فارسی کلمه induration

: معنی induration به فارسی

سخت شدن، به معنی افزایش سختی یا استحکام بافت به دلیل آسیب یا التهاب.