معنی فارسی indwell

B1 /ɪnˈdwɛl/

مفهوم وجود داشتن، سکونت داشتن یا زندگی کردن در جایی.

To live or reside within something.

verb
معنی(verb):

To exist within, especially as a spirit or driving force.

example
معنی(example):

بسیاری از موجودات در جنگل زندگی می‌کنند.

مثال:

Many creatures indwell in the forest.

معنی(example):

برخی روح‌ها به زندگی در کوه‌ها اعتقاد دارند.

مثال:

Some spirits are believed to indwell the mountains.

معنی فارسی کلمه indwell

: معنی indwell به فارسی

مفهوم وجود داشتن، سکونت داشتن یا زندگی کردن در جایی.