معنی فارسی indwelling
B2درونزا به دستگاهها یا کارهایی اشاره دارد که درون بدن قرار میگیرند و برای پایش یا درمان استفاده میشوند.
Existing or occurring within; often used in medical contexts.
- noun
noun
معنی(noun):
A dwelling within, especially lodgement or habitation in the mind or soul.
example
معنی(example):
کاتتر درونزا برای بیمارانی که نیاز به تخلیه ادرار دارند استفاده میشود.
مثال:
The indwelling catheter is used for patients who need to drain urine.
معنی(example):
دستگاههای درونزا میتوانند به نظارت بر مشکلات سلامتی کمک کنند.
مثال:
Indwelling devices can help monitor health issues.
معنی فارسی کلمه indwelling
:
درونزا به دستگاهها یا کارهایی اشاره دارد که درون بدن قرار میگیرند و برای پایش یا درمان استفاده میشوند.