معنی فارسی indweller
B1ساکن، به کسی اشاره دارد که در یک محل زندگی میکند و با آن ارتباط دارد.
A person who dwells in a particular place.
- NOUN
example
معنی(example):
ساکن شهر به نمایندگی از مردم آن صحبت میکند.
مثال:
The indweller of the city speaks for its people.
معنی(example):
به عنوان یک ساکن، او احساس ارتباط با جامعه میکند.
مثال:
As an indweller, she feels connected to the community.
معنی فارسی کلمه indweller
:
ساکن، به کسی اشاره دارد که در یک محل زندگی میکند و با آن ارتباط دارد.