معنی فارسی inequilobed
B1به حالتی اطلاق میشود که لوبهای یک شیء یا ساختار ناهماهنگ باشند.
Referring to a structure with lobes that are not equal or symmetrical.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گل دارای لوبهای نامتوازن بود که آن را منحصر به فرد میکرد.
مثال:
The flower had inequilateral lobes that made it unique.
معنی(example):
بسیاری از گونهها دارای برگهای نامتوازن هستند که اجازه الگوهای رشد متنوعی را میدهند.
مثال:
Many species have inequilateral leaves that allow for diverse growth patterns.
معنی فارسی کلمه inequilobed
:
به حالتی اطلاق میشود که لوبهای یک شیء یا ساختار ناهماهنگ باشند.