معنی فارسی inequivalved

B1

به حالتی اطلاق می‌شود که ارزش‌ها یا ویژگی‌ها با یکدیگر معادل نیستند.

Not having equivalent valves or features.

example
معنی(example):

این فرایند در کاربرد خود نابرابر بود.

مثال:

The process was inequivalved in its application.

معنی(example):

برخی از تعاریف در رشته‌های مختلف نابرابر در نظر گرفته می‌شوند.

مثال:

Certain definitions are considered inequivalved across different disciplines.

معنی فارسی کلمه inequivalved

: معنی inequivalved به فارسی

به حالتی اطلاق می‌شود که ارزش‌ها یا ویژگی‌ها با یکدیگر معادل نیستند.