معنی فارسی inequivalvular
B1به وضعیتی اشاره دارد که در آن والها یا ورودیها برابر نیستند.
Not relating to equivalent valves or components.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط یک رابطه نابرابری را نشان داد.
مثال:
The conditions revealed an inequivalvular relationship.
معنی(example):
تحقیق مسائل نابرابری را در سیستم شناسایی کرد.
مثال:
The study found inequivalvular issues within the system.
معنی فارسی کلمه inequivalvular
:
به وضعیتی اشاره دارد که در آن والها یا ورودیها برابر نیستند.