معنی فارسی inexpectancy

B1

حالت یا وضعیت انتظار نامشخص و بدون یقین در مورد چیزی که ممکن است رخ دهد.

The state of being uncertain or not knowing what to expect.

example
معنی(example):

او در حالت انتظار نامشخصی منتظر بود و نمی‌دانست چه اتفاقی خواهد افتاد.

مثال:

He waited in a state of inexpectancy, unsure of what would happen next.

معنی(example):

انتظار نامشخص اتفاق، هیجان را در اتاق افزایش داد.

مثال:

The inexpectancy of the event added to the excitement in the room.

معنی فارسی کلمه inexpectancy

: معنی inexpectancy به فارسی

حالت یا وضعیت انتظار نامشخص و بدون یقین در مورد چیزی که ممکن است رخ دهد.