معنی فارسی inexpiably

C2

به طور غیرقابل جبران و بخشش، به طوری که نمی‌توان آن را اصلاح کرد.

In a manner that cannot be atoned for or remedied.

example
معنی(example):

او به طرز غیرقابل جبرانی با دروغ گفتن به اعتبار خود آسیب زد.

مثال:

He inexpiably harmed his reputation by lying.

معنی(example):

اقدامات او به طرز غیرقابل جبرانی به جامعه آسیب رساند.

مثال:

Her actions were inexpiably damaging to the community.

معنی فارسی کلمه inexpiably

: معنی inexpiably به فارسی

به طور غیرقابل جبران و بخشش، به طوری که نمی‌توان آن را اصلاح کرد.