معنی فارسی inexpungibility
C1کیفیت غیرقابل پاک شدن، برای اشاره به چیزهایی که میتوانند پاک شوند.
The quality of being incapable of being removed or erased.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل پاک شدن برخی حقایق اغلب دلهرهآور است.
مثال:
The inexpungibility of certain truths is often daunting.
معنی(example):
او غیرقابل پاک شدن اشتباهات گذشتهاش را پذیرفت.
مثال:
He accepted the inexpungibility of his past mistakes.
معنی فارسی کلمه inexpungibility
:
کیفیت غیرقابل پاک شدن، برای اشاره به چیزهایی که میتوانند پاک شوند.