معنی فارسی infallibilism
C1مکتبی که بر این باور است که برخی از عقاید یا دانشها از خطا محفوظ هستند.
The doctrine that certain beliefs or knowledge are without error.
- NOUN
example
معنی(example):
خطای ناپذیری پیشنهاد میکند که برخی باورها فراتر از تردید هستند.
مثال:
Infallibilism suggests that certain beliefs are beyond doubt.
معنی(example):
بسیاری از فیلسوفان درباره پیامدهای خطای ناپذیری بحث کردهاند.
مثال:
Many philosophers have debated the implications of infallibilism.
معنی فارسی کلمه infallibilism
:
مکتبی که بر این باور است که برخی از عقاید یا دانشها از خطا محفوظ هستند.