معنی فارسی infantilise
B1نوزادانه بار آوردن، یعنی رفتار کردن با کسی به گونهای که او را ناتوان و وابسته به دیگران نشان دهد.
To make someone or something appear less mature or capable than they are.
- verb
verb
معنی(verb):
To reduce (a person) to the state or status of an infant.
معنی(verb):
To treat (a person) like a child.
example
معنی(example):
معلم نمیخواست با انجام دادن همه چیز برای دانشآموزانش آنها را نوزادانه بار بیاورد.
مثال:
The teacher didn't want to infantilise her students by doing everything for them.
معنی(example):
برخی والدین تمایل دارند که فرزندانشان را نوزادانه بار بیاورند و مانع از مستقل شدن آنها شوند.
مثال:
Some parents tend to infantilise their children, preventing them from becoming independent.
معنی فارسی کلمه infantilise
:
نوزادانه بار آوردن، یعنی رفتار کردن با کسی به گونهای که او را ناتوان و وابسته به دیگران نشان دهد.