معنی فارسی infectionist

B1

متخصصی که در درمان و مدیریت بیماری‌های عفونی تخصص دارد.

A specialist in the study and treatment of infections.

example
معنی(example):

یک متخصص عفونت در درمان بیماری‌های عفونی تخصص دارد.

مثال:

An infectionist specializes in treating infectious diseases.

معنی(example):

متخصص عفونت بینش‌های ارزشمندی در مورد مدیریت بیماری ارائه داد.

مثال:

The infectionist provided valuable insights on disease management.

معنی فارسی کلمه infectionist

: معنی infectionist به فارسی

متخصصی که در درمان و مدیریت بیماری‌های عفونی تخصص دارد.