معنی فارسی infectum
B1عفونت یا وضعیت عفونی که میتواند بر سلامتی تاثیر بگذارد.
An infectious agent or condition that can cause disease.
- NOUN
example
معنی(example):
عفونت میتواند به مشکلات سلامتی شدید منجر شود.
مثال:
The infectum can lead to severe health issues.
معنی(example):
پژوهشگران عفونت ویروس را به دقت بررسی کردند.
مثال:
Researchers studied the infectum of the virus closely.
معنی فارسی کلمه infectum
:
عفونت یا وضعیت عفونی که میتواند بر سلامتی تاثیر بگذارد.