معنی فارسی infeed

B2

سیستم یا مکانیزمی برای وارد کردن مواد یا محصولات به فرآیند یا دستگاه.

An arrangement for supplying materials or products into a machine or process.

noun
معنی(noun):

The material fed into a machine to be processed.

example
معنی(example):

کارخانه از یک سیستم ورودی برای مواد استفاده می‌کند.

مثال:

The factory uses an infeed system for materials.

معنی(example):

یک نوار نقاله ورودی به جابجایی محصولات کمک می‌کند.

مثال:

An infeed conveyor helps transport products.

معنی فارسی کلمه infeed

: معنی infeed به فارسی

سیستم یا مکانیزمی برای وارد کردن مواد یا محصولات به فرآیند یا دستگاه.