معنی فارسی infernality

C1

حالت یا کیفیت جهنمی، به ویژه در شرایط دشوار یا ناخوشایند.

The quality of being hellish or related to hell.

example
معنی(example):

جهنمی بودن وضعیت باعث شد همه احساس ناراحتی کنند.

مثال:

The infernality of the situation made everyone feel uncomfortable.

معنی(example):

او در کتابش به جهنمی بودن آب و هوا اشاره کرد.

مثال:

He described the infernality of the climate in his book.

معنی فارسی کلمه infernality

: معنی infernality به فارسی

حالت یا کیفیت جهنمی، به ویژه در شرایط دشوار یا ناخوشایند.