معنی فارسی infighter
B2فردی که در جنگهای نزدیک استعداد دارد و معمولاً در تکنیکهای نزدیک مؤثر است.
A person who specializes in fighting at close range, often noted for specific techniques in combat sports.
- NOUN
example
معنی(example):
یک مبارز نزدیک در تکنیکهای مبارزه در فاصله نزدیک عالی است.
مثال:
An infighter excels in close-range combat techniques.
معنی(example):
بودن یک مبارز نزدیک نیاز به استقامت و مهارت فوقالعادهای دارد.
مثال:
Being an infighter requires exceptional stamina and skill.
معنی فارسی کلمه infighter
:
فردی که در جنگهای نزدیک استعداد دارد و معمولاً در تکنیکهای نزدیک مؤثر است.