معنی فارسی infinitesimally
B2بهطور بینهایت کوچک، به معنای مقدار بسیار کم و جزئی بودن است و در بیان تغییرات ناچیز استفاده میشود.
To an infinitely small degree; extremely small in size or amount.
- ADVERB
example
معنی(example):
این اتومبیل بینهایت کوچکتر از آن یکی است که قبلا داشتیم.
مثال:
The car is infinitesimally faster than the one we had before.
معنی(example):
او هر روز بهطور بینهایت کوچک مهارتهایش را بهبود میبخشد.
مثال:
She is infinitesimally improving her skills every day.
معنی فارسی کلمه infinitesimally
:
بهطور بینهایت کوچک، به معنای مقدار بسیار کم و جزئی بودن است و در بیان تغییرات ناچیز استفاده میشود.