معنی فارسی infinitesimalness
C1کیفیت یا حالت بینهایت کوچک بودن، بهویژه در زمینههای علمی و دقیق
The state or quality of being infinitesimal.
- NOUN
example
معنی(example):
بینهایت کوچک بودن تغییرات باعث شد که به سختی بتوانید تغییرات را متوجه شوید.
مثال:
The infinitesimalness of the changes made it difficult to notice any difference.
معنی(example):
توجه او به جزئیات نشاندهنده بینهایت کوچک بودن استانداردی است که او در کارش به دنبال آن است.
مثال:
Her attention to detail demonstrates the infinitesimalness she aims for in her work.
معنی فارسی کلمه infinitesimalness
:
کیفیت یا حالت بینهایت کوچک بودن، بهویژه در زمینههای علمی و دقیق