معنی فارسی infixions
B1جمع واژه اینفیکشن به موارد متعدد درج در زبانها و کلمات گفته میشود.
Various forms or instances of infixion in linguistic context.
- NOUN
example
معنی(example):
درجها میتوانند ساختار گرامری را تغییر دهند.
مثال:
Infixions can alter the grammatical structure.
معنی(example):
زبانهای مختلف درجهای متنوعی دارند.
مثال:
Different languages have varied infixions.
معنی فارسی کلمه infixions
:
جمع واژه اینفیکشن به موارد متعدد درج در زبانها و کلمات گفته میشود.