معنی فارسی inflection point

B2

نقطه عطف به نقطه‌ای در یک روند اشاره دارد که در آن تغییرات اساسی روی می‌دهند.

A point at which a significant change occurs in a particular situation.

noun
معنی(noun):

A point of inflection

example
معنی(example):

نقطه عطف تغییر قابل توجهی در روند را نشان داد.

مثال:

The inflection point showed a significant change in the trend.

معنی(example):

در کسب و کار، یک نقطه عطف می‌تواند جهت یک شرکت را تغییر دهد.

مثال:

In business, an inflection point can change the direction of a company.

معنی فارسی کلمه inflection point

: معنی inflection point به فارسی

نقطه عطف به نقطه‌ای در یک روند اشاره دارد که در آن تغییرات اساسی روی می‌دهند.