معنی فارسی inflectionless

C2

زبان یا سیستم زبانی که تغییرات اندکی در شکل کلمات دارد.

A language or linguistic system that has minimal inflectional changes in word forms.

example
معنی(example):

برخی زبان‌ها به عنوان زبان‌های بدون صرف شناخته می‌شوند که تغییرات کمتری در اشکال کلمات دارند.

مثال:

Some languages are considered inflectionless, using fewer changes in word forms.

معنی(example):

یک زبان بدون صرف بیشتر به ترتیب کلمات متکی است تا به پسوندها.

مثال:

An inflectionless language relies more on word order than on endings.

معنی فارسی کلمه inflectionless

:

زبان یا سیستم زبانی که تغییرات اندکی در شکل کلمات دارد.