معنی فارسی inflex
B1تغییر نوع تفکر یا نگرش به روشی جدید.
To bend or change one's thoughts or perspectives.
- VERB
example
معنی(example):
برخی افراد معتقدند که میتوانند ذهن خود را به سمت مثبتتر بودن تغییر دهند.
مثال:
Some people believe they can inflex their minds to be more positive.
معنی(example):
او سعی کرد تفکر خود را تغییر دهد تا راه حلهای جدید پیدا کند.
مثال:
He tried to inflex his thinking to find new solutions.
معنی فارسی کلمه inflex
:تغییر نوع تفکر یا نگرش به روشی جدید.