معنی فارسی influencable
B2قابلیت تأثیرپذیری از دیگران.
Capable of being influenced.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به راحتی به دیگران اعتماد میکند و قابل تأثیر است.
مثال:
She is influencable because she easily trusts others.
معنی(example):
قابل تأثیر بودن میتواند هم اثرات مثبت و هم منفی داشته باشد.
مثال:
Being influencable can have both positive and negative effects.
معنی فارسی کلمه influencable
:قابلیت تأثیرپذیری از دیگران.