معنی فارسی influencability
B2قابلیت تأثیرپذیری از دیگران.
The quality of being able to be influenced.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل تأثیرپذیری او را به یک رهبر عالی تبدیل کرد.
مثال:
His influencability made him a great leader.
معنی(example):
قابل تأثیرپذیری جوانان در شکلگیری روندهای آینده بسیار مهم است.
مثال:
The influencability of the youth is crucial in shaping future trends.
معنی فارسی کلمه influencability
:قابلیت تأثیرپذیری از دیگران.