معنی فارسی influxive
C1مربوط به ورود یا افزایش، به ویژه در زمینههای اجتماعی یا اطلاعات.
Pertaining to influx or increase, especially in social or informational contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جریان اینفلاکسوود اطلاعات میتواند خستگیناپذیر باشد.
مثال:
The influxive flow of information can be overwhelming.
معنی(example):
نیروهای اینفلاکسوود معمولاً جامعه مدرن را شکل میدهند.
مثال:
Influxive forces often shape modern society.
معنی فارسی کلمه influxive
:مربوط به ورود یا افزایش، به ویژه در زمینههای اجتماعی یا اطلاعات.