معنی فارسی informalism

B2

غیررسمی‌گری، به طور کلی به سبکی از بیان یا تعاملات اشاره دارد که رسمی نیست.

A style characterized by a lack of formality.

example
معنی(example):

غیررسمی بودن او در صحبت کردن باعث شد همه احساس راحتی کنند.

مثال:

His informalism in speech made everyone feel at ease.

معنی(example):

غیررسمی بودن سخنرانی گفت‌وگوی آزاد را تشویق کرد.

مثال:

The lecture's informalism encouraged open dialogue.

معنی فارسی کلمه informalism

:

غیررسمی‌گری، به طور کلی به سبکی از بیان یا تعاملات اشاره دارد که رسمی نیست.