معنی فارسی informed consent
B2رضایت فرد بر اساس اطلاعات کافی و آگاهی درباره موارد مرتبط با آن است.
A process by which a person consents to a proposed medical treatment after being informed of the risks.
- noun
noun
معنی(noun):
Consent to an action by another person given based upon a clear appreciation and understanding of the facts, implications, and consequences of the action.
example
معنی(example):
رضایت آگاهانه در درمان‌های پزشکی مهم است.
مثال:
Informed consent is important in medical treatments.
معنی(example):
بیماران باید قبل از هر عملی رضایت آگاهانه بدهند.
مثال:
Patients must give informed consent before any procedure.
معنی فارسی کلمه informed consent
:
رضایت فرد بر اساس اطلاعات کافی و آگاهی درباره موارد مرتبط با آن است.
