معنی فارسی infractible

C1

غیرقابل نقض به چیزی اطلاق می‌شود که نمی‌توان آن را شکست یا نقض کرد.

Not able to be broken or infringed upon.

example
معنی(example):

قانون به عنوان غیرقابل نقض در نظر گرفته می‌شود، به این معنی که نمی‌توان آن را شکست.

مثال:

The law is considered infractible, meaning it cannot be broken.

معنی(example):

طبیعت غیرقابل نقض او را به دوستان قابل اعتمادی تبدیل کرد.

مثال:

Her infractible nature made her a reliable friend.

معنی فارسی کلمه infractible

: معنی infractible به فارسی

غیرقابل نقض به چیزی اطلاق می‌شود که نمی‌توان آن را شکست یا نقض کرد.