معنی فارسی inframundane
B2مفاهیم و مضامینی که به واقعیت فراتر از جهان مادی اشاره دارند.
Themes and concepts that refer to reality beyond the material world.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنر او اغلب مضامین زیر دنیایی را که واقعیت را به چالش میکشد، بازتاب میدهد.
مثال:
Her artwork often reflects inframundane themes that challenge reality.
معنی(example):
مفاهیم زیر دنیایی میتوانند به بحثهای فلسفی منجر شوند.
مثال:
Inframundane concepts can lead to philosophical discussions.
معنی فارسی کلمه inframundane
:مفاهیم و مضامینی که به واقعیت فراتر از جهان مادی اشاره دارند.