معنی فارسی infranaturalism

C2

مکتبی فلسفی که به بررسی ابعاد غیرطبیعی و نادیدنی واقعیت می‌پردازد.

A philosophical school that examines the non-natural and unseen dimensions of reality.

example
معنی(example):

زیرطبیعت‌گرایی ما را به تأمل در جنبه‌های نادیدنی واقعیت دعوت می‌کند.

مثال:

Infranaturalism invites us to ponder the unseen aspects of reality.

معنی(example):

فلسفه زیرطبیعت‌گرایی نظرات متعارف را به چالش می‌کشد.

مثال:

The philosophy of infranaturalism challenges conventional views.

معنی فارسی کلمه infranaturalism

:

مکتبی فلسفی که به بررسی ابعاد غیرطبیعی و نادیدنی واقعیت می‌پردازد.