معنی فارسی infrangibility
C1فراپذیری به وضعیتی اطلاق میشود که در آن چیزی نمیتواند شکسته یا نقض شود.
The quality of being unable to be broken or violated.
- NOUN
example
معنی(example):
فراپذیری ماده آن را بسیار بادوام میکند.
مثال:
The infrangibility of the material makes it very durable.
معنی(example):
در حقوق، فراپذیری به حقوقی اطلاق میشود که نمیتوان آنها را نقض کرد.
مثال:
In law, infrangibility refers to rights that cannot be violated.
معنی فارسی کلمه infrangibility
:فراپذیری به وضعیتی اطلاق میشود که در آن چیزی نمیتواند شکسته یا نقض شود.