معنی فارسی infranuclear

B2

به تغییرات و ساختارهای زیر هسته‌ای اشاره دارد که در عملکرد سلول‌ها تأثیرگذار است.

Pertaining to changes or structures located beneath the nucleus, influencing cellular functions.

example
معنی(example):

تغییرات اینفرا پورسانتی می‌تواند نشانه‌ای از بیماری‌های خاص باشد.

مثال:

Infranuclear changes can indicate specific diseases.

معنی(example):

مطالعه بر روی مکانیزم‌های عمل اینفرا پورسانتی تمرکز داشت.

مثال:

The study focused on infranuclear mechanisms of action.

معنی فارسی کلمه infranuclear

:

به تغییرات و ساختارهای زیر هسته‌ای اشاره دارد که در عملکرد سلول‌ها تأثیرگذار است.