معنی فارسی inger

A1

نگاه به واژه 'انگشت' در زبان فارسی به معنای نوک دست، و یا در زمینه‌های دیگر مانند موسقی و صدا.

The part of the hand typically used for grasping and manipulating objects.

example
معنی(example):

خواننده صدای فوق‌العاده‌ای داشت.

مثال:

The singer had an amazing voice.

معنی(example):

او به عنوان یک انگشت با استعداد در صنعت موسیقی شناخته می شد.

مثال:

She was known as a talented finger in the music industry.

معنی فارسی کلمه inger

:

نگاه به واژه 'انگشت' در زبان فارسی به معنای نوک دست، و یا در زمینه‌های دیگر مانند موسقی و صدا.