معنی فارسی inglutition
B1پرخوری غیر طبیعی، بیشتر از آنچه که بدن نیاز دارد.
The act of eating or swallowing excessively.
- NOUN
example
معنی(example):
پرخوری اغلب با خوردن احساسی مرتبط است.
مثال:
Inglutition is often associated with emotional eating.
معنی(example):
این مطالعه به بررسی تأثیرات پرخوری بر سلامت پرداخت.
مثال:
The study examined the effects of inglutition on health.
معنی فارسی کلمه inglutition
:پرخوری غیر طبیعی، بیشتر از آنچه که بدن نیاز دارد.