معنی فارسی inhesive
B1نادیدهگرفتهشده، به معنای نداشتن خاصیت چسبندگی و در نتیجه ایجاد مقاومت در چسباندن اشیا به یکدیگر.
Lacking the property of adhesion; not sticking.
- OTHER
example
معنی(example):
چسب بدون چسبندگی بود و تعمیر موثر نبود.
مثال:
The adhesive was inhesive, making the repair ineffective.
معنی(example):
یک سطح بدون چسبندگی میتواند در کار کردن با آن ناامیدکننده باشد.
مثال:
An inhesive surface can be frustrating to work with.
معنی فارسی کلمه inhesive
:
نادیدهگرفتهشده، به معنای نداشتن خاصیت چسبندگی و در نتیجه ایجاد مقاومت در چسباندن اشیا به یکدیگر.