معنی فارسی inidoneous

C2

نامناسب، به طور خاص در زمینه‌ای که مورد نظر است.

Unsuitable or inappropriate in a specific context.

example
معنی(example):

این طرح برای اهداف پروژه نامناسب بود.

مثال:

The plan was inidoneous for the project's goals.

معنی(example):

رفتار نامناسب او به شهرت آنها آسیب رساند.

مثال:

His inidoneous behavior damaged their reputation.

معنی فارسی کلمه inidoneous

:

نامناسب، به طور خاص در زمینه‌ای که مورد نظر است.