معنی فارسی inimicability

C2

خصومت، دشمنی و بدی روابط بین دو یا چند نفر یا گروه.

The quality of being hostile or unfriendly.

example
معنی(example):

علاقات خصمانه بین دو تیم در طول مسابقه واضح بود.

مثال:

The inimicability between the two teams was evident throughout the match.

معنی(example):

خصومت آنها بر صلح جامعه تأثیر گذاشت.

مثال:

Their inimicability affected the community's peace.

معنی فارسی کلمه inimicability

:

خصومت، دشمنی و بدی روابط بین دو یا چند نفر یا گروه.