معنی فارسی initiant

B1

شخص یا چیزی که فرآیند یا فعالیت جدیدی را آغاز می‌کند.

A person or thing that initiates something.

example
معنی(example):

یک آغازگر معمولاً کسی است که یک فرآیند جدید را شروع می کند.

مثال:

An initiant is often someone who starts a new process.

معنی(example):

در جلسه، آغازگر یک ایده جدید را پیشنهاد کرد.

مثال:

In the meeting, the initiant proposed a new idea.

معنی فارسی کلمه initiant

: معنی initiant به فارسی

شخص یا چیزی که فرآیند یا فعالیت جدیدی را آغاز می‌کند.