معنی فارسی injoin
B1پیوستن به گروه یا سازمانی، یا به جمعی اضافه شدن.
To become a member of or participate in something.
- VERB
example
معنی(example):
من میخواهم به باشگاه جدید در مدرسه بپیوندم.
مثال:
I want to join the new club at school.
معنی(example):
آنها امشب برای شام به ما ملحق خواهند شد.
مثال:
They will join us for dinner tonight.
معنی فارسی کلمه injoin
:پیوستن به گروه یا سازمانی، یا به جمعی اضافه شدن.