معنی فارسی injurable
B1آسیبپذیر، قابلیت آسیب دیدن را دارد.
Capable of being injured or harmed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او زانوی آسیبپذیری دارد که نیاز به مراقبت دارد.
مثال:
He has an injurable knee that needs careful handling.
معنی(example):
برخی از گیاهان در صورت تماس با سرما آسیبپذیر هستند.
مثال:
Certain plants are injurable if exposed to frost.
معنی فارسی کلمه injurable
:آسیبپذیر، قابلیت آسیب دیدن را دارد.