معنی فارسی inkshed
B1محفظهای برای نگهداری نوشتافزار و جوهر، به ویژه در بین نویسندگان.
A storage space for writing instruments and ink, particularly favored by writers.
- NOUN
example
معنی(example):
نویسنده یک محفظه جوهری پر از خودکارهای رنگی داشت.
مثال:
The writer had an inkshed filled with colorful pens.
معنی(example):
او اغلب به محفظه جوهریاش سر میزد تا الهام بگیرد.
مثال:
She often visited her inkshed to find inspiration.
معنی فارسی کلمه inkshed
:
محفظهای برای نگهداری نوشتافزار و جوهر، به ویژه در بین نویسندگان.