معنی فارسی inkslinger
B1شخصی که به طور حرفهای به نوشتن مشغول است.
A professional writer or author.
- NOUN
example
معنی(example):
یک نویسنده حرفهای را «جوهرنویس» مینامند.
مثال:
An inkslinger is someone who writes professionally.
معنی(example):
جوهرنویس داستانهایش را با دنیا به اشتراک گذاشت.
مثال:
The inkslinger shared her stories with the world.
معنی فارسی کلمه inkslinger
:
شخصی که به طور حرفهای به نوشتن مشغول است.